لطف الزهرا

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «مَنْ طَلَبَ‏ الرِّئَاسَةَ هَلَکَ»
یکی از رذایل اخلاقی رذیله جاه طلبی که ضرر آن بر دین سخت تر و شدیدتر از هجوم گرگان بر گله گوسفندان ذکر شده است.
شایان ذکر است ریاست طلبی که در مسیر هدایت و خدمت به بندگان خداوند باشد، امری پسندیده و مطلوب است بلکه از ضروریات نظام خلقت و زندگی بشری است؛ مانند رهبری و ریاست انبیاء علیهم السلام، اولیا و صالحان خدا؛ چنان که حضرت یوسف علیه السلام از خداوند چنین درخواست می کند: اجْعَلْنِی عَلَی خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ. سوره یوسف( 55)
اما جاه طلبی که مورد نکوهش قرار گرفته و موجب نفاق و بی دینی معرفی گردیده، آن است که در جهت حاکمیت بر مردم برای کسب قدرت، شهرت و ثروت اندوزی باشد. این نوع جاه طلبی یکی از رذایل اخلاقی است که در این نوشتار، به عوامل، پیامدها، راه کارهای پیش گیری و درمان آن پرداخته شده است.

حبّ‏ دنیا سر هر گناهى است

ایستگاه قرآنی بر اساس تفسیر نمونه ( تدبر کنیم )بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَأْتِینَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّی لَتَأْتِیَنَّکُمْ عَالِمِ الْغَیْبِ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِکَ وَلَا أَکْبَرُ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿3﴾
کافران گفتند: (قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد) بگو: ” آری، به پرودرگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذره ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر مگر این که در کتاب آشکار ثبت است!
س: مراد از ” کتاب مبین” در أیه سوم چیست؟
ج: بسیاری از مفسران گفته اند: همان ” لوح محفوظ است، ولی این سوال مطرح می شود که ، “لوح محفوظ” چیست؟ نزدیگترین تفسیری که برای ” لوح محفوظ” می توان بیان کرد، همان لوح ” علم بی پایان پروردگار” است، آری در این ” لوح” همه چیز ثبت و ضبط است، و هیچ گونه تغییر و دگرگونی در آن راه ندارد.
جهان پهناور هستی نیز، انعکاسی از این ” لوح محفوظ” است، چراکه همه ذرات وجود ما، وهمه گفته ها و اعمال ما در آن محفوظ می ماند ، هر چند ظاهرا چهره عوض می کند، اما هرگز از میان نمی رود.

نکته نحوی: جار و مجرور می تواند بین موصوف و صفت فاصله اندازد مانند این آیه قرآن کریم: ( وفی ذلکم بلاء من ربکم عظیم) بقره / 49 ، در اینجا ( من ربکم) که جار و مجرور می باشد بین بلاء که موصوف آن و عظیم که صفت آن است فاصله انداخت است

ادامه مطالب سلسله نحوی ” ضمیر نا”
ضمیر ( نا) در حالت رفعی و نصبی و جری یکسان به کار می رود و می تواند نقش زیرا را بگیرد:
1- فاعل: ضربنا( به فعل ماضی معلوم می چسبد و قبل از نا ساکن است)
2- نائب فاعل : ضًربنا ( به فعل ماضی مجهول می چسبد و قبل از نا ساکن است)
3- مفعول به: ضربتنا/ تشاهدنا/ اکملنا ( اگر به فعل مضارع یا امر بچسبد و یا به فعل ماضی بچسبد و قبل از آن فتحه باشد)
4- اسم افعال ناقصه: کنا عظماء ( به خود افعال ناقصه می چسبد)
5- اسم حروف مشبه بالفعل: لیتنا مجدون ( حروف مشبه بالفعل + نا)